رفتیم و از اتفاق به لطف تولد دوباره زاینده رود همنشین ترافیک سنگین حاشیه رودخانه بودیم و در همین احوال رانندگان محترم تاکسی سوییچ مبارک را غلاف کرده و مسافر نمی بردند لذا فرد مسافر کش نمای محترمی با وعده ی حرکت در کوچه پس کوچه های انقلاب با هزینه ی بیشتر ما رساند و یک ربع اول فیلم را از دست دادیم و بالاخره رسیدیم.
رفتیم و با رفقا نشستیم روی صندلی های در به داغون این روزهای سینما تا خستگی و دل مردگی دیدن فیلم تهران ۱۵۰۰ را در کنیم و تلخی آن را به شیرینی قصه ی حوض نقاشی فراموش . تا آمدیم بفهمیم چه خبر است کمی طول کشید اما یواش یواش فهمیدم که با پدر و مادر به ظاهر معلول ذهنی طرفیم و یه بچه صحیح و سالم .داستان به همین سادگی ها هم نبود داستان پدر و مادری بود که دیوانه وار به فرزندشان عشق می ورزیدند .پدر و مادر در کلام شیرین عقل بودند اما این قصه حکایت هزاران پدر و مادر ایرانی این روزهای کشور ماست که خود می سوزند تا فرزندشان اندکی در رفاه باشد و ضربات تازیانه سخت روزگار بی رحم پول محور ما را تحمل نکند . دلشان خوش است به خوشی فرزندشان و نظاره شادی او و این قضاوت ساده اندیشانه است که پدر و مادر حاضر در این فیلم را دیوانه یا هر چیز دیگر بدانیم . در ثانیه هایی از این فیلم باید به احترام سازندگان ایستاد و تشویق کرد به خاطر حس دردمندی فیلم که به خوبی نشان داده شده و مصائبی که پدر و مادر داستان برای دلخوشی و شادمانی فرزند عاقلشان تحمل می کنند مادری که پژمرده می شود از دوری فرزند و پدری که غمگین است از دلخوری فرزندش که خانواده جدیدی انتخاب کرده که با آرزوهای دوران کودکیش می خواند و مسائل و مشکلات پیش روی این پدر و مادر اعم از اخراج از کار و نامناسب بودن وضعیت پدر برای برخی کارها مثل پیک موتوری و غذا پختن مادر که فقط از کتاب آشپزیش کتلت پختن با محبت را یاد گرفته و پیتزای پر زرق و برق بی عشق این روزها را بلد نیست و شاید دلیل دلخوری همه ما فرزندان امروز این است و اما پدر به هر قیمتی هست مواد پیتزای زندگی را فراهم می کند حتی اگر با موتور گازی قراضه ای باشد و یا تاکسی زرد رنگ مدل پایین و یا دست فروشی در خیابان و یا کارمندی ساده یک اداره و یا کارگری ساده ساختمان و یا با لباس نارنجی رنگ شهرداری .بالاخره پیتزای داستان ما فراهم می شود و کودکان امروز و فردای ما خوشحال و مادری که با دستان خود و نه دیگری برای کودکش پیتزا درست می کند این بار با عشق و شاید هنوز ما کودکان پر توقع امروز قیمت پیتزاهای فراهم شده ی سفره مان را ندانیم !
تقدیم به همه مادران فداکار و زحمتکش ایران زمین .
پیشاپیش روز مادر و ولادت مادر سادات و همه ما مبارک باشه .
این پایان قصه نیست ...