بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

بسم الله الرحمن الرحیم

تمام کلام : ای کاش میثم تمار شوم در حفاظت ز امیرم ، دارم بزنید .

این شروع قصه ی تازه ای است و ما تازه سرگردانیم در دیار بیدارها ... و بیداری بهانه ای برای نوشتن از دردها و آرمان ها

و می نویسم به عشق بیدارترین مرد دنیا . فتوکلت علی الله

یادم نرود باید بیدارترین باشم
در معرکه تزویر، هشیارترین باشم
در کشمکش دوران، مقدادعلی پیمان
در قحطی میثم‌ها، تمارترین باشم
هم پنجره مهرم، هم پنجره رحمت
امروز ولی باید دیوارترین باشم
یک سو علم مارق، یک سو کتل قاسط
در فتنه پرچم‌ها، عمارترین باشم
هفتادو دو ملت نه، هفتادو دو پیغمبر
اسلام محمد را معیارترین باشم
در ظهر عطش معذور، غفلت زده مجبور
امروز که مختارم، مختارترین باشم
گفت و نشنیدم من، رفت و نرسیدم من
امروز که می‌خواند، انصارترین باشم

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زیارت کربلا» ثبت شده است



ضریح امام حسین

دوست دارم ساکن کربلا باشم اما افسوس من و کجا دیار عاشقان کجا . این اولین بار است که ضرب المثل هیچ جا خونه ی آدم نمیشه رو غلط میدونم و در عراق اصلا احساس دوری از وطن نداشتم و در مسیر برگشت نزدیکی مرز اصلا دوست نداشتم برگردم به کشورم ،کشوری که برایم بسیار عزیز است . اما نمیدونم چرا خاک کربلا دامن گیر است و هر که مبتلا شد در پی آن دلبسته هم خواهد شد و دیگر دوست ندارد برگردد. ولی چه کنیم که تقدیر این بود که برگردیم و دور شویم از بی وزنی ، از فراق از مکان و زمان و خدایی شدن و انصافا الان که برگشته ام گیجم و حس می کنم الان در خانه مان در غربتم و به وطن باز گشته ام اما از وطن دورم و مرور می کنم خاطرات نزدیک و دور سفر را در قاب عکس ها و یاد می کنم زمزمه ای که همه با هم در حرم امام حسین خواندیم و مستی کردیم :از تو ممنونم .نکردی جوابم .با حال خرابم . حسین امیری ونعم الامیر . حسینو این نوا هنوز در گوشم می پیچد در حالی که دیگر دورم از حریم حرم و در آرزوی دیداری دوباره مشتاقم و دست به دعا.

وای کاش این پایان قصه نباشد...

 

 


میثم غفرانی (م.بیدار)
۲۸ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر