و سلام
چندی است می خواهم بنویسم از نظرم راجع به پشت پرده ی مذاکرات ژنو اما قلم هم دیگر کنار نمی آید این روزها با حرفهای صد من یه غاز و اظهار نظر های شخصی خودم و البته ذهن هم اجازه نمی دهد بویژه پس از مطالعه ی یک کتاب در محرم که تنها یک کتاب نبود، یه دنیا حرف بود که از زبان معلم بی ریا و استاد بزرگوار والا مقام شهرمان :استاد طاهرزاده ی عزیزکه واقعا معلمی مهربان است در قاب کلماتی به نام جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن که راجع به همین عنوان و هنر انسان های بصیر زمان خودشان صحبت می کند که یگانه شدند در تاریخ .
اصحابی که هم مقام ایشان دیگر زمین به خود ندیده است و افرادی را در این کتاب مثال می زنند که حتی در رکاب پیامبر هم جنگیده اند و در سن 80 و چند سالگی و با زحمت خود را به کربلا رسانده اند و اما نکته ی اصلی سن و سال و کسوت نبود، نکته این بود که آدم هایی بلاتشبیه مثل من و شما در یک موقعیت تاریخی که باید بصیرت ورزی می کردند تا همراه امام خود باشند و حق را یاری دهند این عمل را تشخیص دادند و لو تنها 72 تن که قطعا تعداد زیادی از آنها معصوم نبودند که بگوییم خب مسیر روشن بوده و نمونه ی امروزی آن را شهدای 8 سال دفاع مقدس را بیان می کند که جوانانی که در روزگار سیاه طاغوت به دنیا آمده اند اما مردانه بصیرت ورزی می کنند و امامشان را تنها نمی گذارند، یک نهضت را کاملا با اختیار همراهی می کنند که بعضا برخی از وصیت نامه های آنان حرف های بسیار عجیبی دارد که نمونه ی آن یک جوان 23 ساله شهید محسن وزوایی است که در این سن با این بصیرت صحبت کرده است و دلیل این بصیرت و این همه فداکاری نیز در این کتاب با دید بسیار عمیق و ریشه ای بحث شده که باشد هدیه ی پیگیری و مطالعه ی کتاب برای مخاطبین این مطلب .
اما حرف اصلی در مورد من جوان امروز به ظاهر مذهبی و ولایی این روزهای کشورم : آقای م.بیدار بیدارها یادت باشد در این کتاب بیان شد، که امام حسین 20 سال در زمان معاویه زندگی کردند و در ظاهر مدارا کردند و همه ی توطئه های آن ملعون را به جان خریدند و در جواب اصحابی که این روزها هم هستند، زیاد هم هستند که پیشنهاد جام زهر می دهند با نقل مضمون فرمودند: صبر کنند و اقدامی نکنند تا موعد مقرر و زمان تاثیرگذاری و هدف اصلی یعنی :نجات اسلام و الا آن حضرت صد باره در زمان معاویه قیام کرده بودند با آن حجم فساد ولی چرا نکردند ؟ این هم سوالی است که در کتاب پاسخ داده شده .
و از قسمتهایی از این کتاب این برداشت می شود که نسبت ما با ولی زمان خودمان چیست ؟ ما پشت سر وتحت امر ولی باید حرکت کنیم یا بالعکس و یا نظرات ایشان را با خودمان هماهنگ کنیم و گاهی استفاده کاملا ابزاری برای پیشبرد اهداف ،اثبات افراد و بالا بردن بیرق خودمان ؟ الان ولی زمان کیست ؟ ما جلو تر از ولی می توانیم حرکت کنیم و نظر بدهیم و عمل کنیم ؟
و اما سوالات بسیار زیاد دیگر که در قسمت اصلی حرفم یعنی مطلب بعدی بیان خواهد شد که کاملا زوایای مذاکرات و فضای سیاسی کشور در حد فهم و معلومات و برداشت ضعیف خودم که دید یک دانشجوست بیان خواهد شد .انشاالله
این پایان قصه نیست ....