چند کلوم با رفقای خودم و ختم کلوم .
چند کلوم حرف دل که قول میدمفقط هیئتی جماعت میفهمن البته اگه خودمم هم جزوشون باشم .
تموم شد روزهای شور ومستی. دوباره تمام شد 10 روز دیوانگی و دوباره دلامون رنگ سیاهی گرفت.
یه عده خرده گرفتن چرا چند هفته به محرم میگی محرم داره میاد، رفقا شما بگید حالا چه حالی دارید . به قول مداحا معلوم نیست سال دیگه زنده باشیم و به محرم سال بعد برسیم!
همه چی تموم،عزای حسین برای ما غم و گریه نیست و به قول شاعر، حسین اصلا جنس غمش فرق می کند در عین بلا و مظلومیت ،روشنی آور است و برای ما وسیله جدایی از دنیای آلوده به مادیات و گناه حتی برای دقایقی،دقایق پر التهاب روضه ی ارباب و اشک بر حسین که بر درد بی درمان ما دواست، دیگران را نمی دانم و چای روضه هاش که اصلا چای نیست بماند بین خودمان و دقابق پر شور سینه زنی و عرض ادب برای مولایمان و لحظه های پرواز تا بی نهایت پای منبر سخنرانی هایمعرفت آور و آن لحظه که بهترین مقاممان پا منبری شده بود و پیرن سیاه روضه ها که به خدا نماد عشق است نه عزا ،مگه نه ؟ سینه زنا ، روضه خونا ،خادما ،نوکرا ؟ و رزق سینه زن، که دعای آخر کاره .
و دوباره به عشق پیرن سیاه روضه هات یکسال بغض می کنیم و دندان بر جگر از مصائب بعد از این دهه و زیر لب یا حسینی می گوییم و دوباره کوچه گرد روضه ها می شویم شاید این بار....
قافله رفت و دل نگرفت نور و جلا ،قافله رفتو مونده دلم غرق بلا ،ارباب خوبم حال دعام با خودته،
از کفمون رفت . دیدی خدایی نشدیم. مرغ هوایی نشدیم .کرببلایی نشدیم.
باز هواییم کن ،دار و ندارمو بگیر،کربلاییم کن ،کربلاییم کن.
این پایان قصه ی ما و محرم نیست ... و
داریم با حسین حسین پیر می شویم خوشحال از این جوانی از دست داده ایم
(چند خط شعر بالا از قطعه مداحی مداح اهل بیت جواد مقدم بود )
یا حسین
,