بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

بسم الله الرحمن الرحیم

تمام کلام : ای کاش میثم تمار شوم در حفاظت ز امیرم ، دارم بزنید .

این شروع قصه ی تازه ای است و ما تازه سرگردانیم در دیار بیدارها ... و بیداری بهانه ای برای نوشتن از دردها و آرمان ها

و می نویسم به عشق بیدارترین مرد دنیا . فتوکلت علی الله

یادم نرود باید بیدارترین باشم
در معرکه تزویر، هشیارترین باشم
در کشمکش دوران، مقدادعلی پیمان
در قحطی میثم‌ها، تمارترین باشم
هم پنجره مهرم، هم پنجره رحمت
امروز ولی باید دیوارترین باشم
یک سو علم مارق، یک سو کتل قاسط
در فتنه پرچم‌ها، عمارترین باشم
هفتادو دو ملت نه، هفتادو دو پیغمبر
اسلام محمد را معیارترین باشم
در ظهر عطش معذور، غفلت زده مجبور
امروز که مختارم، مختارترین باشم
گفت و نشنیدم من، رفت و نرسیدم من
امروز که می‌خواند، انصارترین باشم

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

۶ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است


                  

بعد از سخنان گوهر بارجناب نوستراداموس و افاضاتشان،دوستانی غربی و غرب گرایمان تصمیم به تبعیت از این پیش گویی کرده و لذا اعلام نمودنددنیا تمام.بدون وقت اضافه و حتی ضربات پنالتی و اعتراض به داوری هم عواقب بدی در آن دنیا دارد و از امکانات لوکس هتل های آنور با چشم انداز های بی نظیر محروم و به اعماق درهه های بی امکانات فرستاده خواهید شد و در نهایت اگر گوش ندادیدتحریم می شوید!

                   

خلاصه ما هم که مانده بودیم که دنیا تمام می شود تصمیم گرفتیم که در این ساعات پایانی چکار کنیم ؟خب گفتیم اول بریم با بچه محلامون یه گل کوچیک بزنیم چون دیگه اونور این خبرا نیست و بعدش بریم این جزوه ها و کتاب ها را به نشانه شادی و رهایی از درس ودانشگاه آتش بزنیم و دمی استرس پاس شدن دروس و اتمام تحصیل و این جور مسائل را نداشته باشیم و از معدود افرادی که به آنان مدیونیم طلب حلالیت و رضایت کنیم تا توشه ای برای آن ور داشته باشیم الان که این مطلب را می نویسم چند ساعتی بیشتر تا پایان دنیا نمانده و نگران خانه مان هستم که پدرم پس از سالها زحمت و رنج ،آن هم تو این تورم خریداری کرده بود که از بین می رود و سهمیه کارت سوختمان و پولهایی که از تورم دلار گیربرخی اقواممان آمده بود(خودمان پول نداشتیم بخریم والا خریده بودیم محض اطلاع ) و سکه ها که ذخیره شده برای روز مبادا و ماشینمان که در چند ماه اخیر قیمتش دو برابر شده بود و کلی برنامه  برایش ریخته بودیم و آخر دنیایی هم ناکام ماندیم .خلاصه آخرش دیدیم که باید این ساعات پایانی را مفید گذراند رفتم که سری به وبلاگ بزنم و آخرین صحبت ها و وصایایم را بنویسم که اینترنت هم قطع بود و دیدم علائم پایان دنیا زودتر از همه جا در کشور ما دارد ظاهر می شود لذا تصمیم گرفتم آخرین دعاها را در درگاه خدا بکنم که ...

ولی  یه کی به من میگه این پایان دنیا نیست !

میثم غفرانی (م.بیدار)
۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۹:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
اما مثل مرد می روم سوار مینی بوس جلویی می شوم که در این هوای سرد به امکانات اولیه گرمایشی هم مجهز نیست و می نشینم تا پر شود بعد از مدت طویلی مینی بوس چند نفر دیگر می خواهد تا پر شود و الان دقیقا 20 دقیقه ای می شود که منتظر نشسته ایم و دو نفردیگر می آیند و ما با آنها می شویم یک مینی بوس یک نفر کم.دوستان به آقای راننده می گویند تشریف بیاورید برویم. ایشان که مردی دنیا دیده و از قضا پیش گو هم می باشد می فرمایند :صبر کن الان یکی می یاد میریم و به همان نشان به میزان10 دقیقه ی دیگری معطل میشویم و سپس یک عدد رابین هود ،دهقان فداکار،پسرشجاع ،زوزو و یا رستم دستان فریاد بر می آورد بیا بریم من حساب می کنم . که از قضا یک دانشجوی خوش شانس برنده این فرصت طلایی می شود و از راه می رسد و در کنار دوست راننده مان مستقر می شود و بالاخره راه می افتیم .به خیابان های محدوده رهنان می رسیم که خیابان ها که به خاطر نم باران کمی خیس شده .آقای راننده که غرق موسیقی زیبای دهه 40 می باشند و دائم به آینه نگاهی می اندازد و در همین حین ما به شدت به صندلی جلو برخورد کرده و صدای شدید برخورد دو شی حیرت زدمان می کند و می بینیم ماشین وانت جلویی ترمز گرفته و راننده حرفه ای ما خیر .ایشان با لبخند پیاده می شوند و با صحبتی با راننده گیج وانت دوباره به ماشین بر می گردند و می گویند : شکر خدا بچه محلمون بود بعد با هم حساب می کنیم .ما هم دست به آسمان بلند کرده و شکری می کنیم و بالاخره پس از ساعتی به دانشگاه محبوب تر از خانه مان می رسیم و هنگام پیاده شدن می بینم که حدود 5 دست دراز شده همزمان به سمت راننده می آید که اکثرشان هم از بوفه تشریف آورده اند ومی خواهند زوردتر پیاده شوند. به خیر می گذرد و ما با سرعت به سمت دانشکده می دویم و پس از کلی نفس نفس زدن به در کلاس می رسیم که استاد عزیزتر از جان آن هم در این ایام در حال درس دادن است و ما با کلی سیاست و تجربه چندین ترمه وارد کلاس می شویم که استاد عنایت می کنند و می فرمایند هفته آینده تشریف بیاورید و ما هم می گوییمچشم

این پایان قصه نیست ...


میثم غفرانی (م.بیدار)
۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۶:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

این مطلب تلنگری است از یکی رفقا :

گفتند :

محرم و صفر زمان بالیدن است ، نه نالیدن .
بساطش آموزه است ، نه موزه .
تمرین خوب نگریستن است ، نه خوب گریستن .
نماد شعور مذهب است ، نه فقط شور مذهب .

گفتم:
محرم و صفر زمان نالیدن است ، و بر این ناله بالیدن .
بساطش موزه ای از آموزه هاست .
تمرین خوب نگریستن است ، و خوب که بنگری عظمت ماتمش را میبینی، و حاصلش
میشود خوب گریستن .
نماد شعور مذهب است ، و نمایانگر شوری که ازین شعور برخاسته .
تلنگری دیگر : منتظران مهدی به هوش باشید ، از پر شماری که
" ادعای " انتظار داشتند ، جز اندکی بر این ادعا وفا نکردند ...

: این روزها اس ام اس های موبایلت را "خوب" بخون ، قبل از اینکه برای
بقیه بفرستی فکر کن ببین این جمله های قشنگ ، احیانا تبر دستشون نیست و
ریشه ی اعتقاداتت رو هدف نگرفتن؟؟؟

به امیداینکه بیدارتر باشیم

...این پایان قصه نیست  

میثم غفرانی (م.بیدار)
۲۱ آذر ۹۱ ، ۱۸:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

این فیلم که مدتی است بر روی پرده سینمای ایران قرار گرفته حواشی خود را در هفته های اخیر اکران به همراه داشته و نظرات مختلفی پیرامون موضوع آن می باشد.

این فیلم که به اتفاقات درون یک خانواده خاص می پردازد و از بدو فیلم اختلافات روشن بین آنها را به تصویر می کشاند اما من به جنبه های تکنیکی و فنی این فیلم نمی پردازم، چیزی که واضح است ،جیرانی خواسته معضلی در جامعه را به قاب تصویر بکشد معضلی حساس و قابل بررسی مثل :روابط دخترو پسر قبل از ازدواج و روابط باز خانوادگی با اطرافیان ، طلاق و اختلافات پدرو مادر و نتیجه گیری بی معنا و نامربوط در پی آن.

                      من یک مادر هستم                         

او که خواسته این مسائل ریز را بیان کند کاملا غیرکارشناسی این موضوعات را بررسی کرده و خواسته گاها بی رودروایسی و رک با مخاطب صحبت کند که نقطه ضعف و شکست فیلم همین جاست.او که شراب خواری را امری عادی و جاافتاده در این خانواده مطرح می کند و آن را نوعی التیام بخش دردها می داند از نکته ای بزرگ غافل شده که آننقش خداوند در این زندگیاست اما در هیچ جای فیلمرنگ و اثری از خداوند نمی بینیمو شاهد خانواده ای تقریبا بی دین و لائیک هستیم که این مورد یک مورد نادر و کمیاب است حداقل در ایران و کارگردان نمی تواند بگوید به این موضوع نیز در فیلم اشاره کرده . که نمونه آنرا در سخنان وی می بینیم :

 کارگردان «من مادر هستم» تصریح کرد: حرفی که می‌خواهم در فیلم بزنم این است که الان یکسری در خانواده‌هایشان مشروب‌خواری را عادی می‌دانند اما ببینید که در همین خانواده‌هایی که این امر عادی است، براثر این مشروب‌خواری چه فجایعی پیش می‌آید. در هر صورت اکنون در جامعه ما برخی می‌گویند خوردن کمی مشروب هیچ اشکالی ندارد و عادی است.

البته این صحبت جای نقد و مذمت بسیار دارد زیرا بارها در معارف دینیمان دیده ایم و روایت شده که یک مفسده را عمومی نکنید و به اصطلاح اشاعه فحشا نکنید آنگاه باید از آقای جیرانی پرسید آیا این موضوع انقدر همه گیر و فراگیر است که شما به آن پرداخته و گسترده اید ؟ البته در قسمتهایی از فیلم دیالوگ های کاملا باز و بی پرده که اشاره به روابط نامشروع دارد یا حداقل تداعی کننده آن است را مکررا می بینیم و مباحث مطرح شده ی دیگر هم اشاره ای ریزبینانه به مسائل خارج از روند فیلم دارد مثل خیانت همسران و اختلافات خانوادگی ودر قسمتهای پایانی فیلم استفاده ابزاری از چادر (نماد مذهبی) و لباس روحانیت (مرجعیت دینی) در هنگام دادگاه و اعدام را شاهدیم که کاملا جای تامل دارد ! که با این دیالوگ همراه است :دخترم الان فرصت خوبی برای توبه است و اگه آرزویی داری بگو!

در پایان جیرانی آمده بود حرفی مثبت بزند اما این حرف را عجولانه ،ناشیانه و دور از هنر سینما زد .البته این فیلم نقاط قوتی هم دارد که آنرا به عهده مخاطب سینما و نکته سنجی ایشان می گذارم.

 

این پایان قصه نیست ...

 


میثم غفرانی (م.بیدار)
۱۹ آذر ۹۱ ، ۱۹:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


                       



مکان : مجلس شورای اسلامی

زمان : ۱۲ آذر ۹۱

نمایندگان محترم جهت رای گیری کلیاتطرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوریدکمه رای گیری را بفشارید .

ـ  .......

- خب تصویب شد.کلیات طرح تصویب شد.

- دو دو دو دو ....... (نشانه اعتراض در مجلس)

سلام اینجا مجلس شورای اسلامی است و همینطور که دیدید اصلاح قانون انتخابات به تصویب رسید.در این طرح کاندید ریاست جمهوری می بایستاز۱۰۰  نماینده محترم ادوار گذشته مجلسامضا جمع آوری کند تاصلاحیت رجل سیاسی بودنو کاندیداتوری ریاست جمهوری را پیدا کند.

این قانون که در بسیاری موارد با قانون اساسی تناقض دارد . جای بررسی بسیار دقیق هم دارد.

واما این بویی که به مشام می رسد نشان از نمی دانم چه ویژگی مجلس دارد ما بررسی می کنیم قضاوت با شما .

-تصویب حقوق مادام العمر نمایندگان.

-درگیری بر سر تشکیل هیات نظارت بر نمایندگان و رد کردن آن در وهله اول.

-جنجال بر سرسوال از رییس جمهورو مسایل بعد از آن جلسه .

-درگیری بر سر درراس امور کشور بودنیا نبودن مجلس و ایجاد فضای داغ رسانه ای در کشور .

-موضع گیری های متعدد متناقض علیه دولت در بحث هدفمندی یارانه ها .

-بحث و اختلاف نظر میان رییس مجلس و جمهور در بحث بودجه کشور.

-طرح استیضاح بی مورد چند وزیر و لغو بی مورد استیضاح چند وزیر به طور بسیار عجیب (استیضاح وزیر اقتصاد و ورزش و جوانان).

-بحث پیرامون بودجه حقیقی مجلس و تهدیدنماینده اصفهان (دکتر کامران) به استعفا .

- و دوبارهجنجال بر سر سوالاز رییس جمهور .

که البته موضوعات فوق با محوریت چند فرد تاثیرگذار در مجلس صورت می گیرد که متاسفانه گاها باعث می شود مجلس از وظیفه اصلی خود(قانون گذاری) باز بماند و جای تامل بسیار و پاسخ گویی دارد .

حال شما بگویید که در وضعیت کنونی موضوعات فوق نشانگر دعوا برسر قدرت و خودنمایی عده ای نیست ؟ و اکنون مهم ترین موضوعات کشورمان این مطالب است ؟ و اگر هست چرا همه چیز به این مجلس ختم می شود ؟

                                                                               این پایان قصه نیست...

 

 


,,,
میثم غفرانی (م.بیدار)
۱۳ آذر ۹۱ ، ۱۰:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
سلام

سلام به هرکه دلش تنگ شده است.

سلام به هر که سرش درد می کند .

هر که سرش و دلش درد می کند برای حرف های شعاری و کلیشه ای به نظر جوانان امروز  

و حرف های ارزشی و آرمانی برای بچه های دهه ۶۰ و شاید بچه های ریش دار امروز (به قول یکی از رفقا)

حرف هایی که بوی رفیق بازی با معنویت،با اخلاص ،با خدا می دهد.بوی  شهادت ،جنگ و جبهه ، حال و هوای هیئت ،عشق زیارت حرم امام رضای خودمان و  و آنان که تفریحشان(عشقشان) مسجد و هیئت و یاد اهل بیت است .(عجیب است نه !؟)

حرف هایی که برای خیلی از بچه های امروزی اولویت ندارد و محوریت زندگی را تیپ ظاهری (مد روز و لباس مارک )می دانند.

حرف هایی که برای خیلی ها امل بازی است.شعاری است و هر وقت بزنی متهم میشوی به شستشوی مغزی و خشک مقدس بازی. (امتحانش مجانی است)

سلام به انسان های شعاری.که شعارشان برای من از صد شعور بهتر است.

 من هم دل تنگم برای این حرفها ،از قضا سرم هم درد می کند اما قرص سردرد این داستان شاید در کمتر فرهنگ خانه ای پیدا شود و در اولویت نیست .(اگه ریا نباشه)

سلام به هرکه سرش درد می کند برای کارهای شعاری .

و هر که سرش درد می کند بسم الله ...              

                                                    باز هم این قصه شروع می شود ...

    



,
میثم غفرانی (م.بیدار)
۰۸ آذر ۹۱ ، ۱۹:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر