بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

بسم الله الرحمن الرحیم

تمام کلام : ای کاش میثم تمار شوم در حفاظت ز امیرم ، دارم بزنید .

این شروع قصه ی تازه ای است و ما تازه سرگردانیم در دیار بیدارها ... و بیداری بهانه ای برای نوشتن از دردها و آرمان ها

و می نویسم به عشق بیدارترین مرد دنیا . فتوکلت علی الله

یادم نرود باید بیدارترین باشم
در معرکه تزویر، هشیارترین باشم
در کشمکش دوران، مقدادعلی پیمان
در قحطی میثم‌ها، تمارترین باشم
هم پنجره مهرم، هم پنجره رحمت
امروز ولی باید دیوارترین باشم
یک سو علم مارق، یک سو کتل قاسط
در فتنه پرچم‌ها، عمارترین باشم
هفتادو دو ملت نه، هفتادو دو پیغمبر
اسلام محمد را معیارترین باشم
در ظهر عطش معذور، غفلت زده مجبور
امروز که مختارم، مختارترین باشم
گفت و نشنیدم من، رفت و نرسیدم من
امروز که می‌خواند، انصارترین باشم

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمد دهقان» ثبت شده است


و آنگاه که بیگانه ها هم می فهمند اما خودمان گویا هنوز نه .  به تیتر زیر توجه کنید

کتاب «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» اثر احمد دهقان، برنده جایزه بهترین داستان شرق از سوی هیئت داوران جایزه ادبی سرزمین ناشناخته «ترااینکاگنیتا» در روسیه شد.

سفر به گرای 270 درجه

 

و جای تعجب نیست که شاهکار احمد دهقان یعنی رمان سفر به گرای 270 درجه که بارها مورد تقدیر جهانیان قرار گرفته است را شاید شمای مخاطبی که الان این سطور را می خوانی هم برای اولین بار نامش را بشنوی چرا که این روزها اولویت هایمان دیگر فرهنگی نیست و باز جای سوال هم نیست که مثل روز روشن است احوالات ما .

 و بسیار خوشحالم وقتی در حد 30 ثانیه در قسمت اخبار کوتاه رسانه ملی کشورم شنیدم ،این اثر ارزشمند احمد دهقان که در امریکا تدریس می شود ،دوباره درخشیده ولی ای کاش به جای مسابقات کتابخوانی از قبل سازمان یافته برای برخی کتب ،اندکی برای آثاری مثل این رمان نیز اندکی لابی بازی و بازی پشت پرده فرهنگی انجام می شد و سعی در به چند هزار رساندن تیراژش لااقل .

 وجای صد افسوس است که مسئولین به ظاهر فرهنگی دولتمان هم با صدای بلند وضعیت کتاب خوانی و مطالعه را در حد چند دقیقه اعلام می کنند و البته ابراز تاسف هم ایضا و جای صد افسوس اگر سری به آمار مطالعه کشوری مثل استرالبا بزنیم ،بزنید.اگر سرتان سوت نکشید با من .

و خوشحالم که شروع قصه ی کتابخوانی ام با این کتاب بود و باز هم با صدای بلند این افتخار را به آقای احمد دهقان عزیز تبریک می گویم .

 

این پایان قصه نیست ... 

 


 

پس نوشت : 

این کتاب به دلیل سبک خاص نوشته و روایت عمیق و ویژه جنگ اقبال زیادی را به خود جلب داشت و مورد توجه جدی مخاطبین قرار گرفت، جایزه بیست سال داستان نویسی، جایزه چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و جایزه بیست سال ادبیات پایداری، از دیگر  افتخارات این کتاب است.

الکساندر آندروشکین مترجم این اثر فرهنگی است که توسط انتشارات صدرا در روسیه منتشر شده است؛ ناگفته نماند که این کتاب در گذشته توسط پال اسپراکمن نایب، رییس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتگرز امریکا به انگلیسی ترجمه و منتشر شده است.

 

میثم غفرانی (م.بیدار)
۱۰ آذر ۹۴ ، ۰۲:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

و سلام به خداوند کریم که هرچه حق می نویسیم از آن اوست .

و اکنون که یک سال از شروع بیداری م.بیدار بیدارها می گذرد پارسال در همچنین روزهایی یه کم نزدیک و دورتر دست به قلم سایبری شدم تا بتوانم اگر حرف حقی بلدم بزنم و شاید گفتم و شنیدید و امیدوارم صحبتم ، اظهار نظرم ، نقدم و یا دلنوشته ام همه در مسیر رضای الهی بوده و باشد و اکنون که یکساله شده ام امید دارم که رفقایی که مارا همراهی کردند و بیدارها رو رصد کردن و تشویق کردن و نقد کردن و حتی تنبیه همچنان ما را یاری و نسبت به اشتباهاتم در یک سال اخیر آگاهم کنند چرا که بنده هم سرشار از خطا هستم وقلمم نیاز به تراشیدن داردمخصوصا در ایام ماه مبارک رمضان و قلم ها را نیز باید شست ، جور دیگر باید دید و از خداوند کریم می خواهم که آنقدر ظرفم را بزرگ بدارد که هرگز و یا حداقل کمتر سر برود تا بتوانم همچنان بنویسم . ممنون از همه شما 

افطار با نون و پنیر وکتاب

 و دوباره سلام .می خواهم روزه ام را با نان وپنیر وکتابی افطار کنم و کتابی که مدتها از او دور بودم و افطارم چیزهای دیگر بود و این بار دوست دارم روزه کتابخوانی ام را دوباره با کتاب من و کتاب سید علی خامنه ای افطار کنم و آشتی کنم با فرهنگ مطالعه وکتاب وکتاب خوانی و دوباره بخوانم نکات آقا را که به من بچه فرهنگی گفتند در کارهای فرهنگی برای تر وتازه ماندن راهی جز مطالعه کتاب نداریم و از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید حتی در اتوبوس که خودشان یک دوره هشت جلدی کتابی را در نوجوانی در اتوبوس مطالعه کرده بودند و اما می خواهم افطار کنم نه روزه ماه مبارک را ، روزه توفیق اجباری دوری از کتاب و روزه خواری کارهای به ظاهر تشکیلاتی و در اصل شکلاتی ام را که اگر دور هم جمع می شدیم و شکلات می خوردیم ،این کار گروهی بیشتر معنای کار تشکیلاتی می داد تا برخی کارها که فردی ، تشکیلاتی را مدیریت ، طرح ، اجرا و سامان می دهد که پیش خودمان میگوییم ببین تشکیلات را و وظیفه شناسی دوستان را ،به به چه ساخته ایم و ضعف کار کجاست ؟ اصلا ضعفی هست ؟ .بگذریم سخن دوست خوش تر است .تصمیم دارم تا طرح نون وپنیر وکتاب را که شروع ایده ی آن از سال 87 در نشریه آرمان و با حمایت ومدد و تشویق رفیق شفیقمان که این روز ها از او دوریم واما به یادش هستیم آقا مهدی شفیعی مدیر مسئول نشریه دانشجویی آن زمان آرمان پا گرفت و ادامه پیدا کرد تا امروز که البته به اهداف کامل و تمام خود که نرسید اما در حد تلنگر خوب بود و امروز در این ماه مبارک نیت کرده ایم تا به یاد اکیپ مطالعاتی و رفقای کتاب خوان جامعه ی آن روزها (سید میردامادی ، مجید طلایی ، سجاد آرسته ، آقا مجید مبشر ،مهدی نوری ، امیر محمد ترابی، امین الله عظیمی پور و حسین بهرامی و غلامرضا رضاییان و آقای خوانساری و رفیق کتاب خوانم رسول مختاری فر )  یعنی سال 87 -88  به معرفی وبررسی کتاب های شاخص ایرانی و البته مطالعه شده  و همچنین نویسندگان  ارزشمندی مثل احمد دهقان، سید مهدی شجاعی ، حبیب احمدزاده ، رضا امیرخانی ، سعید عاکف ، محمدرضا کمری و احمد کاظمی  بپردازم که انشاالله مورد عنایت حق و توجه رفقای علاقمند به کتاب که کم هم نیستند قرار گیرد و باشد که ما هم به لانه خود بازگردیم و از فضاهایی که از آن دوریم پر بکشیم و اما این شروع قصه ی تازه ایست . به امید خداوند کریم .بسم الله الرحمن الرحیم .یا علی 

 


                                من و کتاب

این پایان قصه نیست ...


میثم غفرانی (م.بیدار)
۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۱:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر