بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

بسم الله الرحمن الرحیم

تمام کلام : ای کاش میثم تمار شوم در حفاظت ز امیرم ، دارم بزنید .

این شروع قصه ی تازه ای است و ما تازه سرگردانیم در دیار بیدارها ... و بیداری بهانه ای برای نوشتن از دردها و آرمان ها

و می نویسم به عشق بیدارترین مرد دنیا . فتوکلت علی الله

یادم نرود باید بیدارترین باشم
در معرکه تزویر، هشیارترین باشم
در کشمکش دوران، مقدادعلی پیمان
در قحطی میثم‌ها، تمارترین باشم
هم پنجره مهرم، هم پنجره رحمت
امروز ولی باید دیوارترین باشم
یک سو علم مارق، یک سو کتل قاسط
در فتنه پرچم‌ها، عمارترین باشم
هفتادو دو ملت نه، هفتادو دو پیغمبر
اسلام محمد را معیارترین باشم
در ظهر عطش معذور، غفلت زده مجبور
امروز که مختارم، مختارترین باشم
گفت و نشنیدم من، رفت و نرسیدم من
امروز که می‌خواند، انصارترین باشم

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

به نام خود خدا 

همان که همه را از خودشان بهتر می شناسد . 

و سلام 

درباره من که نوشتن ندارد اما جهت اطلاع فردی هستم که فعلا زوج نیست . نامم میثم به نیت و امید شباهت و قرابت معنوی با میثم تمار و باآرزوی لیاقت جان دادن در راه علی . نام فامیلم که از غفران الهی می آید و چشم امیدمان به همین وجه تسمیه است که شاید به اعتبار صفت خودش مورد غفرانش قرار گیریم .

اهل اصفهانم .روزگارم خب ،بد نیست . و به قول دوست شاعرم سهراب 

تکه نانی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی .

مادری دارم ، بهتر از برگ درخت .

دوستانی ، بهتر از آب روان .

اما فعلا بیکارم

خوشحالم 

وایسا دنیا من میخوام پیاده شم .

خوشحالم که در تناقض روزگار ،در کوچه پس کوچه های ذهنم گم شده ام و پرسه می زنم .

این پایان قصه نیست همیشه کلام آخر قصه های من است و ... واین چند نقطه هم هزاران حرف نگفته . 

 

یاعلی