بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

ما تا آخر ایستاده، بیداریم

بیدارها

بسم الله الرحمن الرحیم

تمام کلام : ای کاش میثم تمار شوم در حفاظت ز امیرم ، دارم بزنید .

این شروع قصه ی تازه ای است و ما تازه سرگردانیم در دیار بیدارها ... و بیداری بهانه ای برای نوشتن از دردها و آرمان ها

و می نویسم به عشق بیدارترین مرد دنیا . فتوکلت علی الله

یادم نرود باید بیدارترین باشم
در معرکه تزویر، هشیارترین باشم
در کشمکش دوران، مقدادعلی پیمان
در قحطی میثم‌ها، تمارترین باشم
هم پنجره مهرم، هم پنجره رحمت
امروز ولی باید دیوارترین باشم
یک سو علم مارق، یک سو کتل قاسط
در فتنه پرچم‌ها، عمارترین باشم
هفتادو دو ملت نه، هفتادو دو پیغمبر
اسلام محمد را معیارترین باشم
در ظهر عطش معذور، غفلت زده مجبور
امروز که مختارم، مختارترین باشم
گفت و نشنیدم من، رفت و نرسیدم من
امروز که می‌خواند، انصارترین باشم

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

این شبها ،شبهای ماه عسل است .

يكشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۳۰ ب.ظ


                                 


گشتیم و گشتیم و در حوالی دیدار یار در ماه عسل با ماه عسل همراه شدیم و امشب در لحظات عرفانی اذان مغرب همراه شدیم با یه داستان دیگه از زندگی هموطنامون  که الحق والنصاف راوی و یاری گر خوش مشربی داشت و برای لحظاتی چشممان ،دلمان بارانی شد با داستان مادری که فرزند خوانده  ی 40 روزه اش را که معلول بوده . بعد از 24 سال مادری و خون دل خوردن از دست داده بود و از خاطرات شیرینش که از برای برخی از ما مانند شیرینی تلخ درس ریاضی بود ، روایت می کرد و باید گفت آفرین بر مرد درد شناس این روزهای ما احسان علیخانی که برنامه اش شاید راجع به جنجالی ترین موضوع روزگار ، فوتبال نباشد و حل دعوی رنگ ها نکند و جرم شناسی منشوری های روزگار  ، اما آفرین به مردی که یادمان داد هنوز درد هایی برای توجه و تشکر ما از خداوند هست و به زیبایی هدایت کرد داستان را  نه با به چالش کشیدن اسم ها و پشت تلفن کشیدن دشمن ها و آمار مسابقه پیامکی برنامه اش هم هرگز به چند میلیون نرسیده ولی امشب نشانمان  داد احساس مادری را که پس از دست دادن فرزند ناتنی اش وقتی پسر کوچکی از بهزیستی به او و خانواده اش هدیه شد همین امشب و در حین اجرای برنامه مادری که نمی توانست احساسش به فرزندی که چند ثانیه پیش ،فرزندش شده بود پنهان و گریه اش را کنترل کند و در جمع ما در خانه ما که اهل فامیل جمع بودند همه حتی به ظاهر خشک ترین فرد جمعمان هم تحت تاثیر قرار گرفت و حال همه ی ما خوب شد چند قدم مانده به مغرب چند قدم مانده به پرواز  و شاید این باشد نقش رسانه موثر اسلامی که این روزها کمتر می بینیم و باید بارها گفت آفرین احسان علیخانی که در این کم کاری فرهنگی صدا وسیمای ما  و الگو شدن جومونگ ها ،یانگوم ها ، اسپایدر من ها (مرد عنکبوتی ) ، زورو ها ، و خرم سلطان ها  الگوی امشب ما و معلم ایثار گذشت ما ، مادر و پدری بودند که فرزند معلول از بهزیستی آمده و نه فرزند خونی شان را 24 سال با آن وضعیتی که نشان داده شد پرورش دادند و به زیبایی روایت شد و نشان داد مجریی ای با ظاهری نه چندان مذهبی به نظر خیلی ها و ادبیاتی نه چندان مذهبی به نظر برخی ها این شبها درس دین به ما می دهد و آیا این ایثار و گذشت و صبر همان فرهنگ اسلامی ایرانی ناب ما نیست ؟ 

 

که ای کاش هر شب ما و هر ماه ما ، ماه عسل بود و رسانه مان حداقل کندوی عسل شاید آن روزها بیاید و آگاه شویم از تاثیر غیر قابل وصف فرهنگی تلویزیون که بسیار غافلیم از آن و تبلیغ می کنیم فرهنگ کره ، ترکیه و حتی شیطان بزرگ آمریکا را  و توجه کرده اید در زمینه نه تحریمیم نه محدود ؟

این پایان قصه نیست ... 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی